Web Analytics Made Easy - Statcounter

حاج احمد قدیریان از مبارزین انقلاب و یاران نهضت امام خمینی بود. وی به دنبال فعالیت‌های انقلابی و جهادی خود پس از انقلاب همگام با شهید لاجوردی نقش بسزایی در برخورد با گروهک‌های معاند و ضد انقلاب ایفا کرد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، حاج احمد قدیریان از مبارزین انقلاب و یاران نهضت امام خمینی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاج احمد در زمینه چاپ و توزیع اعلامیه‌های حضرت امام نقش بسزایی داشت و در همین راستا بیش از هفده بار توسط ساواک احضار و شکنجه و بازداشت شد. وی به دنبال فعالیت‌های انقلابی و جهادی خود پس از انقلاب همگام با شهید لاجوردی نقش بسزایی در برخورد با گروهک‌های معاند و ضد انقلاب ایفا کرد. 

 

 دوران کودکی و پیشینه‌ خانوادگی

حاج احمد قدیریان، فرزند «شعبانعلی» در سال 1313 ﻫ ش در محله‌ پاچنار تهران و در یک خانواده‌ی مذهبی به دنیا آمد. وی دوران کودکی را در همان محله گذراند و با «شهید حاج صادق امانی» از چهره‌های مبارز خویشاوندی داشت. وی از سال 1336 با شهید سید اسدالله لاجوردی آشنا شد و در سال‌های بعد این دوستی عمیق‌تر گردید. مرحوم قدیریان ابتدا در خیابان استانبول مدتی شاگرد عطاری بود، اما به دلیل غیراسلامی بودن محیط از آنجا بیرون آمد. وی در این مورد می‌گوید: «ارتباط من با شهید لاجوردی از سال‌های 7-1336 شروع شد. من در این سال‌ها وارد بازار و مشغول به کار شدم. قبل از آن در خیابان استانبول شاگرد عطاری بودم، البته زیاد آن‌جا نبودم و بیرون می‌آمدم. چون محیط خیابان خیلی فاسد و غیراسلامی بود و من نمی‌توانستم آنجا بمانم. بنابر این با پدرم صحبت کردم که من نمی‌توانم آنجا باشم و اگر بمانم، برایم مشکل ایجاد می‌شود.»

 

به این ترتیب وی از آنجا خارج و در بازار به عطاری مشغول شد. از جمله دوستان وی در این زمان که غالباً در مسجد شیخ علی حضور داشتند می‌توان به شهید صادق امانی، آقای یزدی‌زاده، سید تقی خاموشی، شهید سید اسدالله  لاجوردی و … اشاره کرد.  

 

ورود به فعالیت‌های سیاسی و آشنایی با حضرت امام (ره)

حاج احمد قدیریان از همان دوران کودکی به دلیل آشنایی با کسانی چون شهید صادق امانی وارد فعالیت سیاسی شده و علیه اقدامات سیاسی و غیر مذهبی رژیم که در دهه‌ی 20 و 30 شکل خاصی به خود گرفته بود تلاش می‌کرد. در این دهه رواج اندیشه‌های ضد اسلامی کسانی چون احمد کسروی نهایتاً به ظهور جمعیت فدائیان اسلام به رهبری شهید حجت‌الاسلام سید مجتبی نواب صفوی منتج گردید که به تدریج با اقدامات و نقشی که آنها در جریان ملی شدن نفت برعهده داشتند و ارتباط نزدیک آنها با آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی، مورد توجه اکثر نیروهای مذهبی قرار گرفتند.

 

مرحوم قدیریان از همان آغاز فعالیت سیاسی امام خمینی در کنار ایشان قرار گرفت و با شجاعت به تبلیغ اندیشه‌های ایشان پرداخت. وی زمان آشنایی با امام را پس از ارتحال آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی می‌داند: «وقتی که حضرت آیت‌الله بروجردی فوت کردند، دولت برنامه‌ریزی کرده بود که مرجعیت را به نجف و آقای حکیم بکشاند. البته مراجع ایران مخالف این موضوع بودند و حضرت امام خمینی(ره) نیز در همین زمان به واسطه مبارزاتشان شهرت پیدا کردند. بنابراین بچه‌های مذهبی بازار و به ویژه مسجد شیخ علی که دنبال مبارزه بودند، گرد آیت‌الله خمینی جمع شدند. همچنین در مسأله تعیین مرجعیت و ارتباط با امام خمینی، به واسطه رفت و آمد به قم با دیگر مبارزان مذهبی نیز آشنا شدیم. ارتباط من با آقای لاجوردی تقریباً از همین زمان خیلی نزدیک و زیاد شد.»

 

دستگیری‌ها و احضارها

مرحوم قدیریان به دلیل فعالیت‌هایش به نفع امام و سایر زندانیان سیاسی، بارها به ساواک احضار و مورد تذکر و اخطار قرار گرفت که در مجموع به 17 بار می‌رسد. اولین احضار و دستگیری همان‌گونه که ذکر شد به اردیبهشت سال 1342 باز می‌گشت. وی در 19 خرداد 1342 نیز به دلیل بستن مغازه‌ی خود در 15 خرداد دستگیر شد و در 4 / 4 / 1342 آزاد گردید.[10] در سندی به سال 1355 به این بازداشت‌های مکرر اشاره شده است: «برابر سوابق موجود مشارالیه یکی از طرفداران و افراد فعال و سرسخت روحانیون مخالف به ویژه خمینی بوده و تا سال 2534 [1354] شدیداً فعالیت‌هایی در زمینه توزیع اعلامیه‌های مضره به سود روحانیون مزبور داشته و چندین نوبت از طرف سازمان اطلاعات و امنیت تهران احضار و تذکرات لازم داده شده است»

 

براساس اسناد ساواک وی هر بار پس از آزادی فعالیت‌های خود را مجدداً ادامه می‌داده است. در سند زیر که به 26 / 10 / 1344 باز می‌گردد آمده است: «آقای احمد قدیریان و آقای مصدقی که هر دو نفر از بازرگانان بازار مسجد جامع هستند و محل کار آنها نیز جنب مسجد جامع است در چند روز اخیر با کمک یکدیگر فعالیت‌های تبلیغاتی جدیدی را به سود خمینی آغاز کرده‌اند. نام‌بردگان در هفته گذشته از طرف ساواک تهران احضار شده و به آن‌ها گفته‌اند که تصمیم به جمع‌آوری وجوهی به نفع زندانیان و فعالیت‌های مخفی دارند و آنها انکار کرده‌اند. آقای مصدقی اخیراً از زندان آزاد شده و آقای قدیریان تاکنون چندین بار به ساواک احضار گردیده [است]»

 

بر اساس اسناد ساواک از محل اجتماع مرحوم قدیریان و دیگر هم‌فکران انقلابی وی در بازار به شدت مراقبت می‌شده است. از محل‌های تجمع این افراد می‌توان به مسجد ملک و مسجد شیخ علی واقع در بازار اشاره کرد. در این جلسات علاوه بر مباحث سیاسی، نحوه‌ی مبارزه و چگونگی انتشار اعلامیه نیز بررسی می‌شد. از چهره‌های مهم این تشکیلات اسداله بنکدار بود که رابطه نزدیکی با مرحوم قدیریان داشت. در سندی از ساواک به کنترل این افراد اشاره شده است: «اکثر اعلامیه‌های منتشره در بازار اخیراً به وسیله اسداله بنکدار توزیع می‌‌شود و مسلماً نام‌برده از چاپ و همچنین ناشرین آن با اطلاع است و همان طوری که قبلاً اعلام گردیده باید اعمال و رفتار وی برای مدت یک ماه از طرف یک تیم تعقیب و مراقبت تحت نظر قرار گیرد تا محل چاپ و عاملین توزیع اعلامیه‌ها مشخص گردد»

 

مرحوم قدیریان از مهم‌ترین چهره‌ها در این زمینه بود، وی در خاطراتش به این مسأله اشاره کرده می‌نویسد:«با توجه به مسائلی که برای من پیش آمد و دیگر برای ساواک شناخته شده بودم، قرار بر این شده که من کنار بکشم.» به همین دلیل برای مدتی برخی دیگر از چهره‌های انقلابی وظیفه انتشار اعلامیه‌های امام و سایر مراجع را انجام می‌دادند.

 

وی در خاطراتش یکی از علل دستگیری‌های پی در پی‌اش را احتمالاً نفوذ افرادی از ساواک در تشکیلات انقلابیون یا حساسیت ساواک نسبت به فعالان سیاسی دانسته است.

 

در اوایل سال 1350 هنگام عزیمت به مکه مکرمه، وسایل مرحوم قدیریان به وسیله‌ی مأمورین ساواک به سرقت رفته و مشکلات زیادی برای ایشان به وجود آمد. این موضوع نشان می‌دهد که آقای قدیریان به طور مرتب به وسیله ساواک کنترل و مراقبت می‌شده است. در سندی از ساواک آمده است: «خواهشمند است دستور فرمائید… کلیه اعمال و رفتار و تماس‌های نام‌برده بالا را به نحو کاملاً غیرمحسوس و به وسیله منابع مربوطه تحت نظر قرار داده و در صورت مشاهده فعالیت مضره و مشکوکی مراتب را به این اداره کل اعلام دارند»

 

تدارک مراسم جهت سالگرد قیام 15 خرداد و مدرسه فیضیه

از جمله اقدامات شجاعانه حاج احمد قدیریان که در اسناد ساواک نیز انعکاس داشت، تلاش ایشان و تعداد دیگری از نیروهای انقلابی، خصوصاً فعالین بازار برای برگزاری سالگرد مراسم 15 خرداد بود. این اقدام در مقطعی که رژیم به شدت به دنبال سرکوب طرفداران امام و محوکردن خاطره‌ی این روز تاریخی بود، اقدامی بسیار مخاطره‌آمیز با ریسک بالا به حساب می‌آمد. در اسناد ساواک آمده است که حاج احمد قدیریان با وجود همه‌ی مخاطرات موجود به دنبال برگزاری باشکوه این مراسم بوده است: «حاج احمد قدیریان شغل عطار در بازار مقابل مسجد جامع که از افراد ناراحت و از طرفداران روحانیون مخالف دولت می‌باشد و تاکنون فعالیت زیادی در این مورد نموده است به منبع اظهار داشت همین روزها آیت‌الله خمینی در کمال رفاه و آسایش به سر می‌برد و به زودی به ایران مراجعت خواهد نمود. نام‌برده افزود بچه‌ها در شب 25 بهمن که مصادف با شب چهارمین سال شهدای مدرسه فیضیه قم می‌باشد برنامه‌هایی دارند که در مسجد حاج ابوالفتح اجرا خواهند کرد و چنانچه از طرف مأمورین انتظامی جلوگیری به عمل آمد ممکن است در مسجد نور در خیابان خراسان و یا مسجد لرزاده اجتماع نمایند و به این مناسبت اعلامیه‌های هم پخش خواهد شد»

 

این مراسم به دلیل کنترل رژیم، در مساجد مورد ذکر برگزار نشد. در سندی از ساواک در این مورد آمده است: «نامبرده بالا [قدیریان] از ایادی فعال و سرسخت روحانیون افراطی به خصوص خمینی است و چنانچه فرصتی به دست آورد در این مورد فعالیت و تبلیغ خواهد کرد و نیز اکثراً اعلامیه مربوط به روحانیون را توزیع می‌نماید. با اینکه قبلاً چندبار از طرف این ساواک به وی تذکر داده شده است که متوجه اعمال و رفتار خود باشد معهذا با این موضوع توجه چندانی ننموده و به قول خود مبنی بر عدم فعالیت به نفع روحانیون افراطی وفادار نیست. منظور مشارالیه از ذکر اینکه برنامه‌هایی دارند همان تظاهراتی بوده که قرار بود در مسجد ملک و یا مسجد جزایری و یا لرزاده به مناسبت سالروز حادثه مدرسه فیضیه قم ترتیب دهند ولی با پیشگیری‌های این ساواک و مأمورین انتظامی انجام نگردید.»

 

 

خاطرات حاج احمد قدیریان از شرایط کشور در دوران جنگ تحمیلی و تحرکات ضدانقلاب

مرحوم قدیریان در بخشی از خاطرات خود با اشاره به شرایط کشور در دوران جنگ تحمیلی و تحرکات ضدانقلاب می‌گوید: در ماه‌های آغازين جنگ، توطئه بنی‌صدر همراه منافقین به اوج خود رسیده بود. ترور مردم حزب‌اللهی و طرف‌داران نظام سرلوحه برنامه‌های آنان بود. به خانه‌های مردم حزب‌اللهی حمله و در مقابل زن و بچه‌اش، فرد را به رگبار گلوله می‌بستند و شهید می‌کردند. هدف آنان در مرحله ايجاد وحشت در بين مردم بود. هر کسی لباس پاسداری و بسیجی داشت، کشته مي‌شد. حملات عراق در جبهه‌ها افزايش يافته بود و شهرهای کشور زیر بمباران‌های شديد قرار داشت. تعدادی از شهرهای ما توسط عراق گرفته شده بود.

 

 

در اين شرايط حضرت امام هرگز از مواضع‌اش کوتاه نیامد. ایران در جنگ با بعثی‌های عراق با تمام قوا آماده بود. رزمندگان  به طرف جبهه‌ها در حرکت بودند و همزمان داخل كشور آماج توطئه چيني و بحران آفريني بنی‌صدر و منافقین در حمله به مردم بي‌دفاع بود. امام بزرگوار و ديگر مسئولين دلسوز انقلابي صحنه را با نگرانی نظاره می‌کردند و مراقب اوضاع بودند. جنگ تحمیلی در جبهه‌ها احتياج به نیرو داشت اما لزوم برخورد با منافقین، معاندین و گروهک‌های ضد انقلاب در داخل كشور، اجازه اعزام نیرو به جبهه‌ها را نمی‌داد. البته تحت اين شرايط هم مردم با صفای ما حرکت به طرف جبهه‌ها را توسط سپاه پاسداران و کمیته انقلاب و سایر ارگان‌ها انجام می‌دادند و صحنه نبرد را خالي نمي‌گذاشتند.

 

دادستانی انقلاب اسلامی که خود متولی برخورد با معاندین و گروهک‌ها بود، بي‌امان با ضدانقلاب مبارزه مي‌كرد و در راه تثبيت نظام اسلامي، شبانه‌روز نداشت. با اقدامات ضربتي دادستاني عرصه بر گروه‌هاي مخالف تنگ‌تر می‌شد، دستگیری‌ها به حدی بود که جا برای نگهداری وجود نداشت و با مشکلات زيادي در چند منطقه برای آن‌ها جا تهیه کردیم. بنی‌صدر با همراهی منافقین در راه رسیدن به اهداف شوم‌شان از هیچ کاری و عملی کوتاهی نکردند.

 

حاج احمد قدیریان درباره اعلام فاز مسلحانه منافقین در سال 60 یادآور می‌شود: بعد از برنامه‌ی 30 خرداد در یک جلسه‌ای که مسعود رجوی خائن و موسی خیابانی و ابریشم‌چی و کتیرایی جلسه داشتند و بعضی دیگر از سران این گروهک منافق، این‌ها به اینجا رسیدند که برای اینکه بتوانند خودشان را درسطح جامعه در سطح مجامع داخلی و یک مقداری هم حالا خارجی بتوانند جا بیاندازند، این‌ها دست به ترور افراد بزنند که به این وسیله بتوانند خودشان را به مردم معرفی بکنند. البته من عرض کردم که این‌ها خیلی تلاش کردند و دست به دزدی‌ها و خیانت‌های گوناگون زدند که بتوانند یک مقدار اثاث و اموال و چیزهایی که بتوانند به درد خانواده‌ها بخورد جمع آوری کردند دزدیدن از وزارت بازرگانی که اصلا ساختمان وزارت بازرگانی را این‌ها در اختیار گرفته بودند. از بنیاد پهلوی سابق این‌ها یک مقدار اثاث جور کردند بعد توزیع آن را دادند به مردم پایین شهر که بتوانند از این طریق مردم را جذب بکنند که در سال 60 این جریان برعکس شد مردم این‌ها را شناختند لذا به سیستم و به حرکت و کاری که این‌ها و طرحی که داشتند جواب ندادند و لذا این‌ها به‌دنبال این افتادند که سران را بزنند و افراد حزب‌اللهی را شناسایی بکنند و این‌ها را ترور بکنند.

 

 

مشاغل و مناصب پس از انقلاب

مرحوم قدیریان پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 هم‌چنان در صحنه‌ی مبارزه و دفاع از انقلاب اسلامی باقی ماند و مصدر خدمات و مشاغل مهمی قرار گرفت. اولین وظیفه‌ی رسمی وی نظارت بر پادگان لویزان و جلوگیری از خروج مهمات و سلاح‌هایی آن به وسیله گروه‌های مخالف و فرصت‌طلب بود. ایشان سپس در کنار شهید آیت‌الله محمد قدوسی و شهید سید اسدالله لاجوردی، به عنوان معاونت اجرایی دادستانی کل انقلاب به انجام وظیفه مشغول شد و توانست بسیاری از توطئه‌ها علیه نظام اسلامی را خنثی و نقش مهمی در ثبات کشور بر عهده داشته باشد. مرحوم قدیریان سپس به عنوان بازرس کل بنیاد شهید منصوب گردید. وی در بسیاری از حوادث مهم انقلاب مانند کودتای نوژه، ماجرای سعادتی، مسائل آذربایجان و … حضور فعالی داشت. مرحوم قدیریان در دی ماه 1359 به عنوان مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر انتخاب شد. از دیگر سمت‌های ایشان می‌توان به مدیریت کل پشتیبانی وزارت سپاه پاسداران، و … اشاره کرد. حاج احمد قدیریان سرانجام پس از سال‌ها تلاش و مجاهدت در 26 خرداد 1391 درگذشت.

مقام معظم رهبری در پیامی درگذشت ایشان را تسلیت گفتند. متن پیام به شرح زیر است:

«بسمه تعالی»

خانواده محترم قدیریان

درگذشت دوست دیرین و صمیمی و یار وفادار انقلاب، مرحوم آقای حاج احمد قدیریان موجب تأثر عمیق اینجانب گردید. یاد خدمت مخلصانه آن مرحوم به انقلاب در سال‌های سخت مبارزه و در دوران پیروزی انقلاب تا اکنون هرگز فراموش نخواهد شد و در میزان عدل و فضل الهی موجب مرحمت و مغفرت حضرت حق خواهد بود.انشاءالله.

اینجانب به همسر محترم و فرزندان گرامی آن مرحوم و به خانواده‌های عزادار صمیمانه تسلیت عرض می‌کنم و اجر و صبر برای آنان مسئلت می‌نمایم.»

 

منابع:

مرکز بررسی اسناد تاریخی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

پایان پیام/50

منبع: شبستان

کلیدواژه: حاج احمد قدیریان مرحوم قدیریان اسناد ساواک امام خمینی اعلامیه ها حضرت امام ضد انقلاب گروهک ها آیت الله جبهه ها چهره ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۹۳۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهیدی که قهرمان دو سنگر بود

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان همدان؛ شهید احمد ضیائی معلمی است که در کنار سنگر تعلیم و تربیت در سنگر جبهه‌های حق علیه باطل از میهن می‌کرد، او در سال ۳۶/۷/۹ در کبودراهنگ دیده به جهان گشود و مراحل درس آموزی خود را در این شهر و همدان گذراند و پس از قبولی در کنکور به تربیت معلم شهر مشهد مقدس قبول می‌شود.

شهید ضیائی همزمان دانشجوی تربیت معلم بود و هم تدریس می کرد، وقتی خبر شهادت فرزند را به مادر می دهند شکر خدا می‌گوید و صبر پیشه می‌کند.

همسر شهید احمد ضیائی می گوید شب اول عروسی خبر از شهادت خود می‌دهد و او را از روز اول عروسی برای شهادتش آماده میک ند.

مهمترین وصیت شهید ضیائی حفظ حجاب بود و تربیت فرزند صالح برای همسرش بوده است.

در وصیت نامه شهید آمده است که همه پشتیبان ولایت باشید و اگر مسئولی کم کاری کرد پای انقلاب نگذارید.

آقا مصطفی که تنها ثمره زندگی شهید احمد ضیائی است هنگام شهادت پدر تنها ۲ ساله بود و اکنون ادامه دهنده راه پدر شهید است و به همین دلیل همین شغل پدر را انتخاب کرده است.

معلم شهید دستی هم به هنر داشت و دست خط خوشنویسی شهید هنوز موجود است.

سرانجام شهید احمد ضیائی در سال ۱۳۶۷ در اسلام آباد غرب در عملیات مرصاد به مقام والای شهادت نائل آمد.

شهرستان کبودراهنگ ۶۴۳ شهید والامقام را تقدیم انقلاب کرده که از این تعداد ۱۳ شهید معلم است.

دیگر خبرها

  • شهادت یک مرزبان در مرزهای غربی 
  • یکی دیگر از مرزبانان حمله گروهک‌های معاند در بانه به شهادت رسید
  • شهادت یک مرزبان در بانه + جزئیات
  • شهادت یکی دیگر از مرزبانان حمله گروهک‌های معاند در بانه
  • یکی دیگر از مرزبانان حمله گروهک‌های معاند در بانه شهید شد
  • شهادت یک مرزبان دیگر در بانه
  • خسرو غفوریان کیست؟
  • شهیدی که قهرمان دو سنگر بود
  • شهادت مرزبان بانه ای در درگیری با گروهک معاند
  • ساواک چطور «شیخ احمد کافی» را حذف کرد؟